مفهوم هنر 1

در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

همه ورودی های ما حواس پنج گانه ما هستند و البه حس درونی که به حس ششم که همان شعور باطنی می تواند باشد نیز به آن اضافه می شود آنچه بعنوان ورودی اطلاعات ما از محیط خارج است ، وقتی با منیت ما و ماهیت ما در می آمیزد به شکل جدیدی خود نمایی می کند که در افراد هنرمند این طراوش درونی را هنر میگویند . البته واضح است که ورودی های انسانهای مختلف می تواند یکی باشد ولی دانش و شخصیت و هوشیاری آنها متفاوت است بنابراین آنچه از این ورودی ها بر انسان های مختلف اثر گذار است ، حتما بعد از گذر از این فیلتر هایی است که محدوده آن خود شخص است . نتیجه اینکه اگر ورودی های ما صد در صد یکی باشد ، آنچه به مغز انسان های مختلف برای نتیجه گیری می رسد یکی نیست . اینجا مسئله مهم دیگری هم وجود دارد و آن اینکه اگر دو انسان را با دانش و هوشیاری و شخصیت نزدیک به هم پیدا کنیم که نتیجه بگیریم آنچه از فبلتر شان میگذرد تا به مغزشان برسد آیا می توان انتظار داشت که نتیجه گیری این دو انسان و به عبارتی آنچه را که واپس میدهند یکی باشد ؟ این سوال را بعدا جواب خواهم داد . تا بعد